خرید
دیشب با بابایی رفتیم واسه عروسی پسر عمو بزرگمهر واست لباس خریدیم خیلی گشتیم میخواستم یه لباس ساده باشه آخر اینا رو واست خریدم مشارکت باشه دخترم ...
نویسنده :
سمانه
18:30
خواب ناز
صبحها عادت داری میخوابی دو بار واسه شیر بیدار میشی دوباره میخوابی چقدر ناز خوابیدی دختر گلم هستی من ...
نویسنده :
سمانه
11:21
عروسی
این روزها دنبال خرید واسه عروسی پسر عمو بزرگمهر هستم تو هم مجبورم با خودم ببرم چون دیگه شیر خشک نمیخوری فقط شیر خودمو میخوری قربون دختر عاقلم برم من خیلی خسته میشی ولی حداقل خیالم راحت هست گرسنه نمیمونی. ...
نویسنده :
سمانه
9:58